۱۳۸۸ مهر ۲۵, شنبه

آقایان موسوی، کروبی و خاتمی: سکوت خفه کننده را بشکنید!

آقایان موسوی، کروبی و خاتمی: سکوت خفه کننده را بشکنید!


آقایان، روز ۱۰ اکتبر روز نفی اعدام بود. درست درهمین روز جوانی به تقاص جرمی که در نوجوانی مرتکب شده بود به دار آویخته شد. همچنین دستگاه قضائی کشور تاکنون تعدادی را به جرم شرکت در اعتراضات پس از انتخابات به مرگ محکوم کرده است. امروز یک هفته از اعلام این خبر می‌گذرد، ولی با کمال تعجب مردم منتظر، تاکنون صدائی از شما نشنیده‌اند.

آقایان، نباید منتظر ماند تا شعاع این احکام ضد انسانی به محدودهٔ تنگ‌تری که خودی‌ها را دربر می‌گیرد برسد. جهل و خشونت لجام گسیخته امروز مرزی نمی‌شناسد. شمشیر آخته را از رو بسته و سودای قلع و قم کردن همهٔ مخالفین را در سر می‌پروراند. زمان آن رسیده است که خاموش نشینید. آن جوان که به دار آویخته شد، یا آن مجاهد و مشروطه خواهی که با انگیزهٔ بهروزی و سعادت مردم به خیابان آمدند بهمان میزان شایستهٔ حقوق و کرامت انسانی هستند که آقایان ابطحی و حجاریان می‌باشند. آیا حقوق شهروندی و کرامت انسانی در جنبش سبز مرز خودی و غیر خودی دارد؟ برداشت من و صدها هزار مدافعین جنبش سبز چنین نیست. ستاندن جان انسان جنایت است، حال با هربهانه و از طرف هر مقام و ارگان و حکومتی باشد. حتی در شرع اسلام نیز آمده است که جان انسان موهبتی است که از طرف خداوند به او اعطاء شده و تنها اوست که جان می‌دهد و هم اوست که جان می‌ستاند. کشتن شنیع‌ترین فعلی است که افراد و حکومت‌ها می‌توانند در حق شهروندان روا دارند.

برداشت من و شاید هزاران هزار ایرانی چشم انتظار، از سخنان شما در سخنرانی‌های انتخاباتی این بود که شما پیام‌آور حکومت قانون، کرامت انسانی، حقوق شهروندی و نهادهای مدنی می‌باشید. حقوق شهروندی یعنی حق اعتراض و حق بیان عقیده . . . می‌باشد. بعبارت دیگر حقوق شهروندی جدا از عقاید سیاسی، عقیدتی و جایگاه سیاسی و اقتصادی در جامعه ارزش‌مند و قابل دفاع است. به همین دلیل شایسته است تا همانگونه که از خانوادهٔ سهراب، با شال گردن سبز و عکس آقای موسوی در بغل، به‌درستی دیدار می‌شود، باید از حقوق شهروندی کسانی که دارای اندیشه‌ای دگرگونه هستند، دفاع شود. بهنود شجاعی قربانی همین بیعدالتی‌های اجتماعی است که مسبین بروز آنها جان عزیز سهراب را گرفتند.

قانون نباید تحت تأثیر احساسات بستگان قربانی قرار گیرد. در این صورت قانونیت، یعنی همان چیزی که شما وعدهٔ آنرا دادید، به شیر بی یال و دمی تبدیل می‌شود که نتیجه‌‌ای بجز آنچه که امروز در کشورمان شاهد آن هستیم، نخواهد داشت.

آقایان، قانون قصاص قانون جنگل و عین درنده خوئی است. این قانون هیچگونه خوانائی با ارزش‌های دنیای متمدن امروز و کرامت و شرافت انسانی ندارد. این قانون شایسته مردم شریف کشور ما و بویژه جوانان فهیم و آشنا با ارزش‌های جامعهٔ متمدن و تکنیک مدرن، همانگونه که در این چند ماه اخیر در عمل نشان داده‌اند ، نیست. این قانون تنها ابزاری در دست کسانی است تا به کمک آن بتوانند بساط داغ و درفش، تجاوز و چوبه‌های دار و جوقه‌های تیرباران را بر پا کنند تا هرگونه صدای مخالف خوانی را در گلو خفه کنند.

آقایان، کسانی که امروز به اعدام محکوم می‌شوند، و نیز همهٔ آنهائی که در طی ۳۰ سال حکومت اسلام فقاهتی جان عزیز خود، این گران بهاء ترین سرمایهٔ زندگی‌اشان را از دست دادند، از جنس همان کسانی هستند که امروز فوج سربازان پیاده نظام جنبش سبز را تشکیل می‌دهند. جنبش سبز، همانگونه که خود شماها بارها بدرستی تکرار کرده‌اید، به اعتبار همین سربازان پیاده به شکوه و عظمت و اعتبار امروزین خود رسیده است.
سکوت شما در این مورد مشخص خفقان آور است. همت کنید، همانگونه که تاکنون با سری افراشته ایستاده‌اید، این لکهٔ ننگین سنت اعدام را از چهرهٔ زخم خورده و خون‌آلود کشورمان، حداقل بخواهید، که پاک کنند. مطمئن باشید که امواج پرخروش موج سبز آزادی در انتظار لبیک گفتن به دعوت شماست. چشم و گوش مردم در انتظار فریاد اعتراض شماست.

این مطلب را می توانید در سایت شخصی من نیز بخوانید:
www.eyghaz-mahmoud.blogspot.com

شنبه ۲۵ مهر ۱۳۸۸
محمود شوشتری

۲ نظر:

  1. Ba salam! maghaleye besyar jalebi bood va man loghat be loghate an ra ghabool daram vali dooste mehraban gooya shoma dar in maghale ehsasi barkhord kardid va olaviyatha ra dar nazar nemigirid! agar shoma entezar darid ke in rahbaran ghesas ra rad konand gooya dochare tavahhom shodeh eed. sabz bodane shoma gooya yekmeghdar sharmginane ast. hatman farda ham khahid nevesht chera dar morede laghve Hejab inha moze¨´ nemigirand?? midanam dele harki be dard amad zamani in javan be dar avikhte shod amma aya shoma dar morede koshtare mojahedan da kampe ashraf moze gereftid?? aya man nemitavanam hamin maghleye shoma ra be khodetan ersal konam va az shoma gelaye konam ke chera hamle be ashraf ra mahkoom nakardid?
    Pirooz bashid

    پاسخحذف
  2. سلام محمود. این نوشته رو بعنوان نظر و در واقع اعتراض نامه، در سایت کار آنلاین گذاشته بودم. بعدش وقتی که اشاره و آدرس تو در پائین نوشته رو دیدم، ترجیحاً فکر کردم بهتره بذارم در این وبلاگ. البته اگه میتونستم، نوشته ام در کار آنلاین رو بر میداشتم. از تصور وضعیت مشمئزکننده انحلال طلبی حاکم در این سایت، که تبدیل شده به بلندگوی بی جیره مواجب یه مشت الدنگ تحت عنوان رهبران سبز و بازماندگان درمانده منتسب به اصلاح طلبی، حالم بهم میخورده... بگذریم. حرفم با تو اعتراض به یک دوست هست؛ کسی که میدانم تمام هم و غم اش، برقراری مناسباتی انسانی نه تنها بر یک منطقه مشخص تحت عنوان ایران، بلکه در سراسر جهان است. بهرحال، در پائین یک کپی از نوشته ام در کار آنلاین بعنوان نظر درباره نوشته تو رو میذارم.

    دوست عزیز محمود، متأسفم که نامه درددل شما خطاب به کسانی نوشته شده که اساس وجودشان بر همان قوانین پلید و ضد بشری است که هم آنان را به نفی و نقض آن دعوت کرده ای. دوست من، چطور میتوان آنچنان صفاتی را بر مشتی ابله، مزدور و دروغگو که در طی همین چند ماهه اخیر هم که مدعی مثلاً مبارزه با اجحافات غیرقابل تحمل و ضدبشری در جمهوری اسلامی بوده اند، جز ترویج خرافه و تقدس و حماقت و ابهامات، کار دیگری نکرده اند؟ اینان خود بخشی از همان مجموعه ای هستند که چه در دوران شرکت شان در ساختار حکومت و چه جیره خواری در پیرامون حکومت و بهره وری از خوان مزدوری شان، همواره با فریب و نیرنگ نه تنها به نام مردم، اوباشانی را به میدان آورده و جنایاتشان را با نام مردم شریک کرده اند، بلکه با تأکید و اجراء احکامی مثل قصاص و غیره، مردم را بطور مستقیم در عطش سیری ناپذیر جنایاتشان شرکت داده اند. متاسفم که شما تمایل جامعه شهری ایران را برای یک زندگی معمولی و بدور از احجافات هم اینان تا تمام اجزاء حکومت جمهوری اسلامی را، در لفافه سربازان سبز، به زیر پای اینها می اندازید. واقعاً از اینکه آرزومندی شما برای مردم ایران و داشتن یک زندگی شریفانه و قانونمند، تا این حد رسیده که شما را به چنین حدی از انحلال طلبی کشانده، متأسفم. امیدوارم روزی را ببینیم که دفاع از سکولاریسم، کنار گذاشتن خرافه هایی تحت عنوان مذهب و عادات و تقدسات و غیره نه تنها به پستوی فردی هر شهروندی کشانده شود، بلکه جامعه به ابزارهایی دست یازد که مردم را از اینهمه خرفتی نجات دهد. در این میان، فکر میکنم ما خواه ناخواه به نسل کاملاً جدیدی از روشنفکران احتیاج داشته باشیم که به هیچ وجه از چنین خرافه هایی تأثیر نگرفته باشند.
    این سه موجود پلیدی که آرزوهای قلبی تان را به آنان خطاب کرده اید، اگر آنقدر از انسانیت و حقوق انسانی و شرافت بهره مند می بودند، میبایست برای نشان دادن حسن نیت شان، قبل از هر چیز از صحنه سازی های احمقانه دست بردارند و بجای کشاندن مردم به خیابانها در راستای مناسک و روزشمارهای مجرمانه و مخالف قواعد مناسبات بین المللی همچون روز باصطلاح قدس که خمینی جنایتکار در ایفای نقش مخرب مرتبط با فلسطین بنیان گذاری کرده بود تا روز سیزده آبان که با ورود سازمان یافته به سفارت آمریکا زمینه های انزوای سیاسی و متعاقباً محاصره اقتصادی و چپاول همه جانبه نفت و … – همه اموراتی که به نخست وزیری این ابله، موسوی پیش رفته – … براستی شما را چه میشود؟؟؟ تمام سایت کار آنلاین رو هم که نگاه میکنم، در انحلال کامل وجود خود و تقدیم خود به مجموعه بی بنیانی بنام جنبش سبز و در واقع به اصلاح طلبان حکومتی غوطه ور شده…
    دوست عزیزم، سرت رو بالا بگیر و دفاع خود از حقوق انسانها را نه در تبعیت از سوژه های رسانه ای شده، بلکه در نفی کامل این جمهوری جهل و جنایت در کلیت خود دنبال کن.
    تقی

    پاسخحذف